این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
فهرست مطالب
از میان تمامی جوایزی که در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعی اهدا میشود، جایزه نوبل یکی از معتبرترین و شناختهشدهترین جوایز جهانی به شمار میرود. این جایزه که به وصیت آلفرد نوبل، مخترع سوئدی دینامیت، پایهگذاری شد، از سال ۱۹۰۱ تاکنون به برترینهای حوزههای مختلف، از جمله ادبیات، اهدا شده است. جایزه نوبل ادبیات، به عنوان یکی از مهمترین شاخههای این جایزه، هر ساله به نویسندگانی اعطا میشود که با آثار خود «در مسیر آرمانگرایی» برترین آثار را خلق کردهاند. از نویسندگان مشهور و صاحبسبک گرفته تا شاعران، نمایشنامهنویسان و حتی فیلسوفان، بسیاری از بزرگترین اندیشمندان تاریخ معاصر موفق به دریافت این جایزه شدهاند. اما چه معیارهایی برای انتخاب برندگان این جایزه وجود دارد و کدام نویسندگان تا کنون موفق به کسب آن شدهاند؟ در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر درباره این جایزه و برندگان آن بدانیم.
جایزه نوبل ادبیات
در سال ۱۸۹۵، آلفرد نوبل در وصیتی اعلام کرد که بیشتر داراییهایش باید به عنوان یک صندوق برای اعطای پنج جایزه سالانه به کسانی که در سال گذشته بیشترین خدمت را به بشریت کردهاند، اختصاص یابد. این جوایز شامل جایزه نوبل فیزیک، شیمی، فیزیولوژی یا پزشکی، ادبیات و صلح میشود. اولین مراسم اعطای جوایز نوبل در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۰۱، پنج سال پس از مرگ نوبل، برگزار شد. همچنین در سال ۱۹۶۸، جایزهای به نام جایزه علوم اقتصادی به یاد آلفرد نوبل توسط بانک سوئد تأسیس شد و از سال ۱۹۶۹ شروع به اعطای آن کرد. این جایزه بهطور رسمی جزء جوایز نوبل نیست، اما به آن مربوط است و برندگان آن در کنار برندگان جوایز نوبل معرفی میشوند و در مراسم جوایز نوبل نیز اهدا میشود.
پس از مرگ نوبل، بنیاد نوبل برای اجرای وصیت او و مدیریت داراییهایش تأسیس شد. نوبل در وصیتنامهاش مشخص کرده بود که چهار موسسه مختلف باید جوایز را اعطا کنند: سه موسسه در سوئد و یک موسسه در نروژ. آکادمی سلطنتی علوم سوئد جوایز فیزیک، شیمی و اقتصاد را اهدا میکند، موسسه کارولینسکا جایزه فیزیولوژی یا پزشکی را میدهد، آکادمی سوئد جایزه ادبیات را به برندگان اعطا میکند و کمیته نوبل نروژ در اسلو جایزه صلح را اهدا میکند. بنیاد نوبل به عنوان نهاد اجرایی مسئول داراییها عمل میکند، اما در انتخاب برندگان جوایز دخالت ندارد و این امر کاملاً به عهده موسسات مربوط است.
برنده های جایزه نوبل ادبیات
فرآیند انتخاب برندگان جایزه نوبل، بخشی از اعتبار خود را مدیون تحقیقات گستردهای است که برای انتخاب این افراد انجام میشود. هرچند که برندگان جوایز نوبل معمولاً در ماههای اکتبر و نوامبر اعلام میشوند، اما فرآیند انتخاب از اوایل پاییز سال قبل شروع میشود. در این زمان، موسسات اهداکننده جوایز، بیش از ۶۰۰۰ نفر را دعوت میکنند تا کاندیداها را برای دریافت این جوایز معرفی کنند. معمولا بین ۱۰۰۰ نفر تا ۲۵۰ نفر برای هر جایزه کاندیدا میشوند. کسانی که برای جایزه نوبل نامزد میکنند، شامل برندگان پیشین، اعضای موسسات اهداکننده جوایز، دانشمندان فعال در زمینههای مختلف علمی مانند فیزیک، شیمی، اقتصاد و فیزیولوژی و همچنین مقامات دانشگاهها و آکادمیهای علمی هستند.
پیشنهادات باید به صورت کتبی ارسال شود و دلایل ارزشمندی کاندیداها را شرح دهد. خودنامزدی برای جایزه نوبل رد میشود. تمامی پیشنهادات باید تا تاریخ ۳۱ ژانویه همان سال به کمیتههای نوبل ارسال شوند. از اول فوریه، شش کمیته نوبل برای هر دسته از جوایز کار خود را آغاز میکنند و در این فرآیند، اغلب از کارشناسان خارج از کمیتهها برای ارزیابی ارزش و اهمیت هر کاندیدا مشورت گرفته میشود. در سپتامبر و اوایل اکتبر، کمیتهها کار خود را به پایان میرسانند و توصیههای خود را به آکادمی سلطنتی علوم سوئد و دیگر موسسات اهداکننده جوایز ارسال میکنند.
این توصیهها معمولاً، اما نه همیشه، پذیرفته میشود. مشورتها و رایگیریها در تمامی مراحل به صورت محرمانه انجام میشود. تصمیم نهایی باید تا ۱۵ نوامبر اتخاذ شود. جایزه نوبل تنها به افراد اهدا میشود، مگر در مورد جایزه صلح که ممکن است به یک موسسه نیز تعلق گیرد. هیچ فردی نمیتواند پس از مرگ خود نامزد دریافت جایزه نوبل شود، اما اگر فردی پیش از دریافت جایزه درگذشته باشد، ممکن است بهطور پستوم جایزه را دریافت کند، مانند داگ همرشولد (جایزه صلح؛ ۱۹۶۱)، اریک آکسل کارلفلت (جایزه ادبیات؛ ۱۹۳۱) و رالف م. اشتاینمن (جایزه فیزیولوژی یا پزشکی؛ ۲۰۱۱). (اشتاینمن بعد از مرگش چند روز پس از اعلام برنده شدن بهطور پستوم معرفی شد، بدون آنکه مجمع نوبل از این موضوع آگاه باشد. تصمیم گرفته شد که او همچنان برنده نوبل شناخته شود زیرا هدف از قانون پستوم جلوگیری از اعطای عمدی جوایز به افرادی است که قبلاً درگذشتهاند.) جوایز نوبل غیرقابل تجدید نظر هستند. حمایت سیاسی یا دیپلماتیک از یک کاندیدا تأثیری بر فرآیند اعطای جوایز ندارد زیرا اهداکنندگان جوایز از دولتهای مستقل عمل میکنند.
جایزه ادبی نوبل
هر جایزه نوبل شامل یک مدال طلا، یک دیپلم با توضیحات، و مبلغی پول است که مقدار آن به درآمد بنیاد نوبل بستگی دارد. این جایزه معمولاً به یک نفر اهدا میشود، اما در صورت لزوم میتواند به طور مساوی بین دو یا سه نفر تقسیم شود. اگر جایزه به سه نفر تعلق گیرد، هر نفر ممکن است یک سوم جایزه را دریافت کند یا دو نفر به طور مشترک نیمی از آن را بگیرند. در برخی موارد، جایزه نوبل به سال بعد موکول میشود و اگر در سال بعد هم اهدا نشود، مبلغ آن به صندوق باز میگردد. این اتفاق زمانی میافتد که هیچ برندهای برای آن جایزه مشخص نشده باشد. بنابراین، ممکن است در یک سال دو جایزه در یک زمینه اهدا شود: یکی از سال قبل و دیگری برای همان سال.
اگر جایزه نوبل رد یا قبل از تاریخ مشخص شده پذیرفته نشود، مبلغ آن به صندوق باز میگردد. برخی از برندگان جوایز نوبل جایزه خود را رد کردهاند و در بعضی موارد نیز دولتها از شهروندانشان خواستهاند که این جوایز را نپذیرند. با این حال، این افراد همچنان در فهرست برندگان نوبل ثبت میشوند و در کنار نامشان قید میشود که “جایزه را رد کرده است”. دلایل رد جایزه ممکن است متفاوت باشد، اما معمولاً تحت فشارهای خارجی قرار گرفتهاند. برای مثال، در سال ۱۹۳۷ آدولف هیتلر به آلمانیها دستور داد که دیگر جایزه نوبل را نپذیرند، چون از اعطای جایزه صلح نوبل به کارل فون اوسییتسکی، روزنامهنگار ضد نازی که در آن زمان در زندان بود، ناراضی بود.
در برخی موارد، فردی که جایزه را رد کرده، بعداً دلیل واقعی رد آن را توضیح داده و مدال طلا و دیپلم نوبل را دریافت کرده، اما مبلغ جایزه همچنان به صندوق باز میگردد. جوایز نوبل ممکن است زمانی که هیچ کاندیدای شایستهای مطابق با وصیتنامه نوبل وجود نداشته باشد یا زمانی که شرایط جهانی مانع جمعآوری اطلاعات لازم برای تصمیمگیری شود، از اعطا یا نگهداری خودداری شود، همانطور که در زمان جنگهای جهانی اول و دوم اتفاق افتاد.
جوایز نوبل به همه افراد، بدون توجه به ملیت، نژاد، مذهب یا ایدئولوژی، اعطا میشود و ممکن است بیشتر از یک بار به یک شخص تعلق گیرد. مراسم اعطای جوایز فیزیک، شیمی، فیزیولوژی یا پزشکی، ادبیات و اقتصاد در استکهلم برگزار میشود، در حالی که مراسم جایزه صلح در اسلو، در تاریخ ۱۰ دسامبر، سالگرد مرگ آلفرد نوبل، برگزار میشود. برندگان معمولاً جوایز خود را به صورت حضوری دریافت کرده و در این مراسم سخنرانی میکنند. جوایز نوبل در زمینههای فیزیک، شیمی و فیزیولوژی یا پزشکی معمولاً کمترین جنجالها را دارند، در حالی که جوایز در زمینههای ادبیات و صلح به دلیل ماهیت خود بیشتر با اختلافنظرها و انتقادات روبهرو میشوند.
این جایزه (به زبان سوئدی: Nobelpriset i litteratur) یک جایزه ادبی سوئدی است که از سال 1901 به طور سالانه به نویسندهای از هر کشوری اهدا میشود که به گفته وصیتنامه آلفرد نوبل، در زمینه ادبیات، برجستهترین اثر را در جهت ایدهآلیستی تولید کرده باشد. اگرچه برخی آثار خاص ممکن است به عنوان برجستهترین آثار ذکر شوند، این جایزه بر اساس مجموعه آثار یک نویسنده به طور کلی اهدا میشود. آکادمی در اوایل ماه اکتبر نام برنده را اعلام میکند. این جایزه یکی از پنج جایزه نوبل است که طبق وصیتنامه آلفرد نوبل در سال 1895 تأسیس شد. جایزه ادبیات معمولاً آخرین جایزهای است که در مراسم نوبل اهدا میشود. در برخی موارد، این جایزه به سال بعد موکول شده است.
نویسنده جایزه نوبل ادبیات
اولین جایزه نوبل ادبیات به شاعر و فیلسوف فرانسوی، سولی پرودوم، از آکادمی فرانسه اهدا شد. سولی پرودوم، نویسنده جایزه نوبل ادبیات، در ۱۶ مارس ۱۸۳۹ به دنیا آمد و در سال ۱۸۶۵ با انتشار کتاب «استانس و پوئم» به عنوان شاعری ماهر شناخته شد. این مجموعه شعر با آثار دیگری در زمینه فلسفه و زیباییشناسی ادامه یافت. در حالی که بیشتر شاعران به دنیای بیرونی و محیط اطراف خود توجه دارند، سولی پرودوم با طبیعت درونگرای خود به موضوعات ظریف و حساس میپردازد.
اشعار او به جای پرداختن به موقعیتهای بیرونی، به بازتاب این موقعیتها در افکار و تأملات شاعرانهاش تمرکز دارند. موضوعاتی مانند عشق به معنویت، تردیدها و غمهایی که هیچ چیز دنیوی نمیتواند آنها را درمان کند، از ویژگیهای مشترک آثار او هستند. شعرهایش معمولاً رنگهای زندهای دارند و کمتر از لحنهای موسیقایی ملایم استفاده میکنند، اما در انتقال احساسات و افکار، بسیار دقیق و ماهرانه عمل میکنند. روحیه نجیب و عمیق تفکرآمیز او در اشعارش به وضوح مشهود است، و غمانگیزی که در شعرهایش ایجاد میشود، باعث همدردی عمیق در خواننده میشود.
سولی پرودوم از طریق بیان زیبا و هنر برجستهاش به یکی از شاعران بزرگ دوران خود تبدیل شد، و برخی از اشعار او به عنوان گنجینههای جاودانه شناخته میشوند. آکادمی سوئد بیشتر از اشعار انتزاعی او، آثار کوتاهتر و لیریکتر او را که پر از احساس و تأملات هستند و با نجابت و وقار خود ترکیب ظریف احساسات و افکار را ارائه میدهند، مورد توجه قرار داده است.
در نهایت، باید به ویژگی خاصی اشاره کرد: آثار سولی پرودوم نشاندهنده ذهنی جستجوگر است که هیچگاه آرامش در آنچه میگذرد نمییابد. به نظر میرسد که او در تلاش است تا حقیقتی فراتر از جهان مادی را کشف کند، و در این مسیر، به شواهدی از تقدیر انسانی در اخلاق، صدای وجدان، و وظایف اخلاقی میرسد. از این نظر، سولی پرودوم از بسیاری از نویسندگان دیگر بهتر نمایانگر گرایش ایدهآلیستی در ادبیات است. به همین دلیل، آکادمی سوئد معتقد بود که اعطای این جایزه به سولی پرودوم بهعنوان نخستین برنده، تجلیل از او به عنوان نویسندهای برجسته در دنیای ادبیات است.
اولین زن برنده جایزه نوبل ادبیات، سلما لاگرلف نویسنده سوئدی (۱۸۵۸–۱۹۴۰) بود که در سال ۱۹۰۹ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. این جایزه به دلیل “ایدهآلیسم بلند، تخیل زنده و درک معنوی که نوشتههای او را متمایز میسازد” به او اهدا شد. سلما لاگرلف اولین زن و اولین سوئدی بود که این افتخار را کسب کرد.
در مراسم اعطای جایزه در ۱۰ دسامبر ۱۹۰۹، کلس آنرستد از آکادمی سوئد گفت: “گایر، تگنر یا رونبرگ، بهحق میتوانستند ادعای دریافت جایزه نوبل را داشته باشند، و توسعهای که این مردان بزرگ آغاز کردهاند، اکنون به اوج خود رسیده است. اما در میان نویسندگان نسل جوان که سهم زیادی در ادبیات ما داشتهاند، یک نام وجود دارد که درخشش ویژهای دارد، مانند ستارهای از اولیترین درجه. در آثار سلما لاگرلف، به نظر میرسد که بهترین و خالصترین ویژگیهای مادر بزرگ سوئدی ما را میتوانیم پیدا کنیم.”
نوشتههای سلما لاگرلف ریشه در افسانهها، داستانهای مردمی و روایات منطقه زادگاهش در شهرستان ورملاند سوئد دارند. نخستین رمان او، “افسانه گوستا برلینگ” (۱۸۹۱)، از رئالیسم و طبیعتگرایی غالب آن زمان فاصله گرفت و به تخیلی زنده پرداخته است. با این حال، آثار او تصاویری واقعگرایانه از شرایط زندگی مردم، ایدهها و زندگی اجتماعی در دوران احیای مذهبی قرن نوزدهم ارائه میدهند. لاگرلف به نثر مینوشت و داستانهای او با قدرت توصیفی جذاب و زبان ساده و روشن شناخته میشود. از رمانهای برجسته او میتوان به “اورشلیم” (۱۹۰۱–۰۲)، “ماجراجوییهای شگفتانگیز نیل هولگرسون” (۱۹۰۷)، “چرخکار” (۱۹۱۲) و “حلقه لوونشولدها” (۱۹۲۵–۲۸) اشاره کرد.
برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۴
جایزه نوبل ادبیات امسال به هان کانگ، نویسنده اهل کره جنوبی، اهدا شد برای نثر شاعرانۀ عمیق او که به تروماهای تاریخی میپردازد و شکنندگی زندگی انسانی را آشکار میکند. این اعلامیه در 10 اکتبر 2024 توسط آکادمی سوئد منتشر شد و در 10 دسامبر 2024، این جایزه به او تقدیم گردید. هان کانگ نخستین نویسنده اهل کره جنوبی و نخستین زن آسیایی است که جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرده است. او همچنین هجدهمین زن است که این جایزه را در تاریخ نوبل بهدست میآورد.
هان کانگ در سئول و در خانوادهای با پیشینه ادبی بزرگ شد؛ پدرش، هان سئونگوون، نویسندهای شناختهشده بود. او به نوشتن علاقه زیادی داشت و به هنر و موسیقی نیز میپرداخت که این ویژگیها در آثارش نمایان است. هان کانگ کار نویسندگی خود را از سال 1993 با انتشار اشعار در مجله “ادبیات و جامعه” آغاز کرد و اولین اثر نثریاش را در سال 1995 با مجموعه داستان کوتاه “عشق یئوسو” منتشر کرد. اما موفقیت بزرگ او با رمان “گیاهخوار” (2007) به دست آمد، کتابی که در آن پیامدهای خشونتآمیز ناشی از امتناع ناگهانی شخصیت اصلی از خوردن گوشت به تصویر کشیده شده است. آثار او بهطور عمده به تروماهای تاریخی و ارتباط میان عذابهای ذهنی و جسمی پرداخته و زندگی انسانی را از زاویهای شکننده و آسیبپذیر مینگرند. دیگر آثار معروف او شامل “اعمال انسانی” (2014)، “کتاب سفید” (2016)، “درسهای یونانی” (2021) و “ما خداحافظی نمیکنیم” (2023) است.
رمان “گیاهخوار” که در سال 2016 به انگلیسی توسط دبورا اسمیت ترجمه شد، جایزه بینالمللی بوکر را دریافت کرد. پس از اعلام این خبر، آندرس اولسون، رئیس کمیته نوبل آکادمی، در بیانیهای گفت: “هان کانگ آگاهی منحصر به فردی از ارتباط میان بدن و روح، زندهها و مردهها دارد و با سبک شاعرانۀ و آزمایشی خود به نوآوری در نثر معاصر تبدیل شده است.”
آنا-کارین پالم، در مصاحبهای با کارین کلاسن، خبرنگار موزه نوبل، نوشتار هان کانگ را اینگونه توصیف کرد: “این آثار بسیار غنی و پیچیده است که بسیاری از ژانرها را در بر میگیرد. او نثر شاعرانۀ شدیداً احساسی مینویسد که هم لطیف و هم بیرحم است و گاهی اوقات کمی سورئالیستی به نظر میرسد. در مورد موضوعات، پیوستگی قابل توجهی وجود دارد، اما در عین حال تنوع عظیم سبکشناسی که باعث میشود هر کتاب جنبه یا بیان جدیدی از این موضوعات مرکزی را ارائه دهد.”
جایزه نوبل ادبیات امسال
جایزه نوبل ادبیات، که احتمالاً معتبرترین جایزهای است که یک نویسنده میتواند به آن دست یابد، از سال ۱۹۰۱ تاکنون (با چند وقفه) سالانه به برترینهای این حوزه اهدا شده است. تاکنون بیش از ۱۱۵ نویسنده این افتخار را کسب کردهاند. در وصیتنامه آلفرد نوبل تصریح شده که این جایزه باید «به شخصی تعلق گیرد که برجستهترین اثر را در جهت یک آرمان ایدهآل در حوزه ادبیات خلق کرده باشد.» برندگان این جایزه تنها به رماننویسان و شاعران محدود نمیشوند، بلکه فیلسوفان و سیاستمداران نیز در میان آنها دیده میشوند. این فهرست همچنین به طرز چشمگیری بینالمللی است و نویسندگانی از سراسر جهان را که به زبانهای مختلف مینویسند، مورد توجه قرار میدهد. اگر از کتاب های زرد خسته شدید و میخواهید کتابهای عمیق و ادبی بخوانید، کتابهای این لیست را از دست ندهید.
ادبیات جایزه نوبل
بسیاری از بهترین فیلم های اقتباسی از رمان، با توجه به رمانهایی که نوبل بردهاند، ساخته شدند و بهتر است فیلمها را از دست ندهید. در ادامه لیستی کامل از برنده های جایزه نوبل ادبیات را آوردیم.
سال | نام | کشور | ژانر | توضیحات |
1901 | سولی پودهم | فرانسه | شاعر | به دلیل توجه ویژه به ترکیبهای شاعرانه که نشاندهنده ایدهآلیسم و ترکیب نادری از ویژگیهای قلب و عقل است. |
1902 | تئودور مومسن | آلمان | تاریخنگار | او به عنوان بزرگترین استاد زنده هنر نوشتن تاریخ شناخته میشود. بهویژه با اشاره به اثر عظیم او، تاریخ روم |
1903 | بیورنستیرنه مارتینیوس بیورنسون | نروژ | رماننویس، شاعر، نمایشنامهنویس | به عنوان تجلیلی از شعرهای باشکوه، شگفتانگیز و چندجانبهاش |
1904 | خوزه اچگارای ایزایگری
فرِدریک میسترال |
اسپانیا
فرانسه |
نمایشنامهنویس
شاعر |
به دلیل آثار متعدد و درخشانش که به شیوهای اصیل، سنتهای بزرگ درام اسپانیایی را احیا کرده است.
به دلیل اصالت در اشعارش که طبیعت و روح بومی مردم کشورش را بازتاب میدهد و علاوه بر آن، اثر قابل توجهش به عنوان زبانشناس پروونسالی |
1905 | هنریک سینکویچ | لهستان | رماننویس | به دلیل شایستگی به عنوان نویسنده حماسی |
1906 | جیوئوزه کاردوچی | ایتالیا | شاعر | به دلیل دانش عمیق و پژوهشهای انتقادیاش و به عنوان تجلیلی از انرژی خلاقانه، تازگی سبک و نیروی شعری که آثار شاعرانهاش را متمایز میکند. |
1907 | رادیار کیپلینگ | بریتانیا | شاعر، رماننویس | به دلیل قدرت مشاهده، اصالت تخیل، مردانگی اندیشهها و استعداد چشمگیر روایت کردن که آثار این نویسنده مشهور جهانی را متمایز میکند. |
1908 | رودولف کریستف اوکن | آلمان | فیلسوف | به دلیل جستجوی جدی او برای حقیقت، قدرت تفکر عمیق، دامنه دید وسیع و گرمای ارائهای که در آثار متعددش، فلسفه ایدهآلیستی زندگی را توسعه داده است. |
1909 | سلما لاگرلف | سوئد | رماننویس | به دلیل ایدهآلیسم بلند، تخیل زنده و درک روحانی که آثارش را متمایز میکند. |
1910 | پاول یوهان لودویگ فون هایزه | آلمان | شاعر، رماننویس، نمایشنامهنویس | به عنوان تجلیلی از هنر بینقص و آغشته به ایدهآلیسم که در طول دوران پربار خود به عنوان شاعر لیرک، دراماتیست، رماننویس و نویسنده داستانهای کوتاه مشهور به نمایش گذاشته است. |
1911 | موریس مترلینک | بلژیک | نمایشنامهنویس | به دلیل فعالیتهای ادبی چندوجهیاش، به ویژه آثار دراماتیکش که با تخیل غنی و تصوری شاعرانه که گاهی در قالب داستانهای پریان، الهامی عمیق را فاش میکند و به شکلی اسرارآمیز به احساسات خوانندگان میپردازد و تخیل آنها را تحریک میکند. |
1912 | گرهارت هاپتمَن | آلمان | نمایشنامهنویس | عمدتاً به دلیل تولید پربار، متنوع و برجستهاش در عرصه هنر درام |
1913 | رابندرانات تاگور | هند | شاعر | به دلیل اشعار حساس، تازه و زیبای او که با مهارت کامل، اندیشههای شاعرانهاش را که به زبان انگلیسی خود بیان کرده، به بخشی از ادبیات غرب تبدیل کرده است. |
1914 | – | – | – | جایزه داده نشد |
1915 | رومن رولان | فرانسه | رماننویس | به عنوان تجلیلی از ایدهآلیسم بلند آثار ادبیاش و همدردی و عشق به حقیقت که در توصیف انواع مختلف انسانها به کار برده است. |
1916 | ورنر فون هایدنشتام | سوئد | شاعر | به دلیل اهمیتش به عنوان نماینده پیشرو دورهای جدید در ادبیات ما |
1917 | کارل جِلرُپ
هنریک پونتوپیدان |
دانمارک
دانمارک |
رماننویس
رماننویس |
به دلیل توصیفهای واقعیاش از زندگی امروزی در دانمارک به دلیل توصیفهای واقعیاش از زندگی امروزی در دانمارک |
1918 | – | – | – | جایزه داده نشد |
1919 | کارل اسپیتلر | سوئیس | شاعر، رماننویس | به دلیل ارادت ویژه به شعر حماسیاش، به ویژه اثر بهار المپی |
1920 | کنت هامسون | نروژ | رماننویس | برای اثر عظیم خود، رشد خاک |
1921 | آنتوان فرانس | فرانسه | رماننویس | به دلیل دستاوردهای ادبی برجستهاش که با سبک عالی، همدلی انسانی عمیق، ظرافت و ویژگیهای واقعی مزاج گالیک مشخص میشود. |
1922 | جاسینتو بنائونته ای مارتینز | اسپانیا | نمایشنامهنویس | برای شیوه خوشایند ادامه دادن سنتهای برجسته درام اسپانیایی |
1923 | ویلیام باتلر یتس | ایرلند | شاعر | برای شعر همواره الهامبخش خود که در قالبی هنری به روح یک ملت کامل قدرت بیان میدهد. |
1924 | ولادیسلاو استانیسلاو ریمونت | لهستان | رماننویس | برای حماسه ملی عظیم خود |
1925 | جرج برنارد شاو | ایرلند | نمایشنامهنویس | برای آثارش که هم به دلیل ایدهآلیسم و هم انسانیت خود شناخته میشود و ساتیرای تحریکآمیزش اغلب با زیبایی شاعرانه خاصی همراه است. |
1926 | گراتسیا دِلِدا | ایتالیا | رماننویس | برای آثار الهامگرفته از ایدهآلیسم که زندگی در جزیره بومیاش را با وضوح مجسم و مسائل انسانی را با عمق و همدلی به تصویر میکشند. |
1927 | هنری برگسون | فرانسه | فیلسوف | به دلیل ایدههای غنی و حیاتیاش و مهارت درخشانش در ارائه آنها |
1928 | سیگرید آندست | نروژ | رماننویس | برای توصیفهای قدرتمندش از زندگی شمالی در دوران قرون وسطی |
1929 | توماس مان | آلمان | رماننویس | برای رمان عظیمش، بودنبرکز، که به تدریج به عنوان یکی از آثار کلاسیک ادبیات معاصر شناخته شده است. |
1930 | سینکلر لوئیس | آمریکا | رماننویس | برای هنر توصیف قوی و تصویریاش و تواناییاش در خلق شخصیتهای جدید با ذکاوت و طنز |
1931 | اریک آکسِل کارلفلت (جایزه پس از مرگ) | سوئد | شاعر | شعرهای اریک آکسل کارلفلت |
1932 | جان گالزورتی | بریتانیا | رماننویس | برای هنر برجسته روایتگریاش که در سایگا فورسایت به اوج میرسد. |
1933 | ایوان بونین | شوروی | شاعر، رماننویس | برای هنرمندی دقیق که به طور کلاسیک سنتهای روسی در نویسندگی نثر را ادامه داده است. |
1934 | لوئیجی پیراندللو | ایتالیا | نمایشنامهنویس | برای احیای جسورانه و مبتکرانه هنر درام و صحنه |
1935 | – | – | – | جایزه داده نشد |
1936 | یوجین اونیل | آمریکا | نمایشنامهنویس | برای قدرت، صداقت و احساسات عمیق در آثار دراماتیکش که مفهومی اصیل از تراژدی را به نمایش میگذارند. |
1937 | روژه مارتن دو گار | فرانسه | رماننویس | برای قدرت هنری و حقیقتی که در توصیف درگیریهای انسانی و برخی جنبههای اساسی زندگی معاصر در مجموعه رمانهایش لس تیبو به کار برده است. |
1938 | پرل باک | آمریکا | رماننویس | برای توصیفهای غنی و واقعاً حماسی از زندگی دهقانان در چین و آثار بیوگرافیاش |
1939 | فرانس ئیمیل سیلانپا | فنلاند | رماننویس | برای درک عمیق از زندگی دهقانان کشورش و هنر ظریفش در به تصویر کشیدن شیوه زندگی آنان و رابطهشان با طبیعت |
1940 | – | – | – | جایزه داده نشد |
1941 | – | – | – | جایزه داده نشد |
1942 | – | – | – | جایزه داده نشد |
1943 | – | – | – | جایزه داده نشد |
1944 | جاناتان ویلهم ینسن | دانمارک | رماننویس | برای قدرت نادر و باروری تخیل شاعرانهاش که با کنجکاوی فکری وسیع و سبکی جسورانه و نوآورانه همراه است. |
1945 | گابریلا میسترال | شیلی | شاعر | برای شعرهای لیرکیاش که با احساسات قوی الهام گرفته شده و نامش را به نماد آرزوهای ایدهآلیستی تمام دنیای لاتین تبدیل کرده است. |
1946 | هرمان هسه | سوئیس | رماننویس | برای نوشتههای الهامبخشاش که در حالی که از جسارت و نفوذ برخوردار هستند، ایدهآلهای انسانی کلاسیک و ویژگیهای بالای سبک را به نمایش میگذارند. |
1947 | آندره دید | فرانسه | رماننویس، نویسنده مقاله | برای نوشتههای جامع و هنریاش که در آنها مشکلات و شرایط انسانی با علاقه بیپروای حقیقت و بینش روانشناختی تیز به تصویر کشیده شدهاند. |
1948 | توماس استرنز الیوت | بریتانیا | شاعر، منتقد | برای سهم برجسته و پیشگامانهاش در شعر معاصر |
1949 | ویلیام فالکنر | آمریکا | رماننویس | برای سهم قدرتمند و هنری منحصر به فردش در رمان معاصر آمریکایی |
1950 | برتراند راسل | بریتانیا | فیلسوف | به دلیل نوشتههای متنوع و مهمش که در آنها ایدهآلهای انسانی و آزادی اندیشه را ترویج میدهد |
1951 | پر لایرکویست | سوئد | رماننویس | برای نیروی هنری و استقلال ذهن واقعی که در شعرهایش در جستجوی پاسخ به پرسشهای جاویدان بشریت است |
1952 | فرانسوا موریاک | فرانسه | شاعر، رماننویس، نمایشنامهنویس | برای بینش عمیق روحی و شدت هنری که در رمانهایش در دل درام زندگی انسانی نفوذ کرده است |
1953 | وینستون چرچیل | بریتانیا | تاریخنگار، سخنران | برای تسلط بر توصیفهای تاریخی و بیوگرافی و همچنین بلاغت در سخنرانی در دفاع از ارزشهای انسانی عالی |
1954 | ارنست همینگوی | آمریکا | رماننویس | برای تسلط بر هنر روایت، که به تازگی در کتاب «مرد پیر و دریا» به نمایش گذاشته شده و برای تأثیری که بر سبک معاصر گذاشته است. |
1955 | هالدر لاکسنِس | ایسلند | رماننویس | برای قدرت حماسی زندهای که هنر روایت بزرگ ایسلند را احیا کرده است. |
1956 | خوان رامون خیمنز | اسپانیا | شاعر | برای شعر لیریکی که در زبان اسپانیایی نمونهای از روح بلند و پاکی هنری است. |
1957 | آلبر کامو | فرانسه | رماننویس، نمایشنامهنویس | برای آثار ادبی مهمش که با جدیت شفاف مشکلات وجدان انسانی را در دوران ما روشن میسازد. |
1958 | بوریس لئونیدوویچ پاسترناک (امتناع کرد) | شوروی | رماننویس، شاعر | برای دستاورد مهمش هم در شعر لیریک معاصر و هم در زمینه سنت حماسی بزرگ روسی |
1959 | سالواتوره کوآزی مودو | ایتالیا | شاعر | برای شعر لیریکی که با شور کلاسیک، تجربه تراژیک زندگی را در دوران ما بیان میکند. |
1960 | سن جان پرس | فرانسه | شاعر | برای پرواز بلند و تصاویری فراخوان که در شعرش شرایط زمانه ما را به شیوهای بصیرانه نشان میدهد. |
1961 | ایو آندریچ | یوگسلاوی | رماننویس | برای قدرت حماسی که با آن به تاریخ سرزمین خود پرداخته و سرنوشتهای انسانی را از تاریخ کشورش به تصویر کشیده است. |
1962 | جان اشتاین بک | آمریکا | رماننویس | برای نوشتارهای واقعگرایانه و تخیلی که همزمان با طنز همدرد و بینش اجتماعی دقیق ترکیب میشود. |
1963 | جورج سفریس | یونان | شاعر | برای نوشتار لیریکی برجستهاش که از احساس عمیق به جهان فرهنگی هِلِنی الهام گرفته است |
1964 | ژان-پل سارتر (امتناع کرد) | فرانسه | فیلسوف، نمایشنامهنویس | برای آثارش که سرشار از ایدهها و پر از روح آزادی و جستجوی حقیقت است و تأثیر عمیقی بر عصر ما گذاشته است. |
1965 | میخائل الکساندروویچ شولوخوف | شوروی | رماننویس | برای قدرت هنری و تمامیت که در حماسهاش در دون، مرحلهای تاریخی از زندگی مردم روسیه را بیان کرده است. |
1966 | اس. ی. آگنون
نلی زاکس |
اسرائیل
سوئد |
رماننویس
شاعر |
برای هنر روایی بسیار ویژگیدارش که با مضامین از زندگی مردم یهودی سرشار است.
برای نوشتار لیریکی و دراماتیک برجستهاش که سرنوشت اسرائیل را با نیروی تأثیرگذار تفسیر میکند. |
1967 | میگل آنخل آستوریاس | گواتمالا | رماننویس | برای دستاورد ادبی زندهاش که ریشه در ویژگیها و سنتهای ملی مردم بومی آمریکای لاتین دارد. |
1968 | کاواباتا یاسوناری | ژاپن | رماننویس | برای تسلط بر روایت که با حساسیت زیاد، جوهره ذهن ژاپنی را بیان میکند. |
1969 | ساموئل بکت | ایرلند | رماننویس، نمایشنامهنویس | برای نوشتارهایی که – در قالبهای جدید برای رمان و درام – در فقر انسان مدرن بلندای خود را مییابند. |
1970 | الکساندر ایزایویچ سولژنیتسین | شوروی | رماننویس | برای نیروی اخلاقی که با آن سنتهای ضروری ادبیات روسی را پیگیری کرده است. |
1971 | پابلو نرودا | شیلی | شاعر | برای شاعری که با نیرویی ابتدایی، سرنوشت و رویاهای قارهای را زنده میکند. |
1972 | هاینریش بل | آلمان غربی | رماننویس | برای نوشتارهایش که از ترکیب دیدگاه گستردهای نسبت به زمانه خود و مهارت حساس در شخصیتسازی، به احیای ادبیات آلمانی کمک کرده است. |
1973 | پاتریک وایت | استرالیا | رماننویس | برای هنر روایی حماسی و روانشناختیاش که قاره جدیدی را به ادبیات معرفی کرده است. |
1974 | هری مارتینسون
ایوین جانسون |
سوئد
سوئد |
رماننویس
رماننویس، شاعر |
برای هنر روایی که در سرزمینها و عصرها پیشبینیکننده است و در خدمت آزادی است.
برای نوشتارهایی که قطره شبنم را میگیرند و کیهان را بازتاب میدهند. |
1975 | اوژنیو مونتاله | ایتالیا | شاعر | برای شعر متمایز خود که با حساسیت هنری بالا، ارزشهای انسانی را تحت دیدگاهی از زندگی بدون توهمات تفسیر کرده است. |
1976 | سولو بلو | آمریکا | رماننویس | برای درک انسانی و تحلیل دقیق فرهنگ معاصر که در آثارش ترکیب شده است. |
1977 | وینسنت آلکساندر | اسپانیا | شاعر | برای نوشتار خلاقانهاش که وضعیت انسان را در کیهان و در جامعه امروز روشن میسازد و همزمان احیای بزرگ سنتهای شعر اسپانیایی بین جنگها را نمایان میکند. |
1978 | آیزاک باشویس سینگر | آمریکا | رماننویس | برای هنر روایت پرشور خود که با ریشههایی در سنت فرهنگی یهودی-لهستانی، شرایط انسانی جهانی را به زندگی میآورد. |
1979 | اودیسئوس الیتیس | یونان | شاعر | برای شعرش که در پسزمینه سنت یونانی، با نیروی حسی و بصیرت عقلانی، مبارزه انسان معاصر برای آزادی و خلاقیت را به تصویر میکشد. |
1980 | چسواف میلوس | آمریکا | شاعر | با بصیرت بیرحمانه خود، وضعیت انسان را در دنیای پر از تعارضات شدید بیان میکند. |
1981 | الیاس کانی | بلغارستان | رماننویس، نویسنده مقاله | برای آثارش که با دیدگاه گسترده، ثروت اندیشه و قدرت هنری مشخص میشود. |
1982 | گابریل گارسیا مارکز | کلمبیا | رماننویس، روزنامهنگار، منتقد اجتماعی | برای رمانهایش که با وضوح هنر روایت واقعگرایانه و تنوع و جهانیبودن افسانه، وضعیت انسانی در دنیای امروز را روشن میکند. |
1983 | ویلیام گولدیگ | بریتانیا | رماننویس | برای شعرش که با تازگی و خلاقیت غنی، تصویری آزادیبخش از روح سرسخت و چندکاره انسان ارائه میدهد. |
1984 | یاروسلاو سیفرت | چکسلواکی | شاعر | در رمان خود، خلاقیت شاعرانه و نقاشانه را با آگاهی عمیق از زمان در توصیف وضعیت انسانی ترکیب کرده است. |
1985 | کلود سیمون | فرانسه | رماننویس | با دیدگاه فرهنگی وسیع و با لطافتهای شاعرانه، درام وجود را شکل میدهد. |
1986 | ووله سویینکا | نیجریه | نمایشنامهنویس، شاعر | برای آثار جامع خود که مملو از وضوح اندیشه و شدت شاعرانه است. |
1987 | جوزف برودسکی | آمریکا | شاعر، نویسنده مقاله | از طریق آثارش که پر از ظرافت هستند – گاهی واقعگرایانه روشن، گاهی مبهم و تاثیرگذار – هنر روایت عربی را شکل داده که به تمامی انسانها تعلق دارد. |
1988 | نجیب محفوظ | مصر | رماننویس | برای نثر غنی و پرشور خود که با دلسوزی محدود، تصویری چالشبرانگیز از آسیبپذیری انسان ارائه میدهد. |
1989 | کامیو خوزه سهلا | اسپانیا | رماننویس | برای نوشتار پرشور با افقهای وسیع که با هوش حسی و یکپارچگی انسانی مشخص میشود. |
1990 | اوکتاویو پاز | مکزیک | شاعر، نویسنده مقاله | از طریق نوشتار حماسی خود، به گفته آلفرد نوبل، به بشریت خدمت بزرگی کرده است. |
1991 | نادین گوردیمر | آفریقای جنوبی | رماننویس | از طریق نوشتار حماسی خود، به گفته آلفرد نوبل، به بشریت خدمت بزرگی کرده است. |
1992 | درک والکات | سنت لوسیا | شاعر | برای آثار شاعری که با درخشش زیاد و دیدگاه تاریخی، حاصل یک تعهد چند فرهنگی است. |
1993 | تونی موریسون | آمریکا | رماننویس | در رمانهایش با بصیرت و قدرت شاعرانه، جنبهای اساسی از واقعیت آمریکایی را به تصویر میکشد. |
1994 | اوئی کنزابور | ژاپن | رماننویس | با نیروی شاعرانه دنیای خیالی میسازد که در آن زندگی و اسطوره به هم میپیوندند تا تصویری نگرانکننده از وضعیت انسانی امروز به نمایش بگذارند. |
1995 | سیموس هینی | ایرلند | شاعر | برای قدرت حماسی زندهای که هنر روایت بزرگ ایسلند را احیا کرده است. |
1996 | ویسلاوا سیمبورسکا | لهستان | شاعر | برای شعرهایی که با قدرت طنزنویسی و زمینه تاریخی و بیولوژیکی، واقعیت انسانی را آشکار میسازد. |
1997 | داریو فو | ایتالیا | نمایشنامهنویس، بازیگر | در تقلید از دلقکان قرون وسطی، به نقد قدرت و دفاع از کرامت انسانهای ستمدیده میپردازد. |
1998 | خوزه ساراماگو | پرتغال | رماننویس | با تمثیلهایی که بر اساس تخیل، دلسوزی و طنز استوار است، همواره ما را قادر میسازد تا واقعیت گمشدهای را دوباره دریابیم. |
1999 | گونتر گراس | آلمان | رماننویس | افسانههای سیاه و شادابش چهره فراموششده تاریخ را به تصویر میکشند. |
2000 | گائو شینگجیان | فرانسه | رماننویس، نمایشنامهنویس | برای آثارش که اعتبار جهانی دارند، بینشهای تلخ و هوش زبانی که مسیرهای جدیدی برای رمان و درام چینی باز کرده است. |
2001 | وی. اس. نایپال | ترینیداد | رماننویس | برای ترکیب روایت دقیق و بررسی بیرحمانه در آثاری که ما را وادار میکند تا حضور تاریخهای سرکوبشده را ببینیم. |
2002 | ایمره کرتس | مجارستان | رماننویس | برای نوشتاری که تجربه شکننده فرد را در برابر خودخواهی وحشیانه تاریخ حفظ میکند. |
2003 | جی. ام. کوتزی | آفریقای جنوبی | رماننویس | در اشکال بیشماری، درگیری شگفتانگیز بیگانه را به تصویر میکشد. |
2004 | الفریده یلینک | اتریش | رماننویس، نمایشنامهنویس | برای جریان موسیقایی صداها و ضدصداها در رمانها و نمایشنامههایی که با شور زبانی فوقالعاده، پوچگرایی کلیشههای اجتماعی و قدرت زیر سلطه آنها را آشکار میسازند. |
2005 | هارولد پینتر | بریتانیا | نمایشنامهنویس | – |
2006 | اورهان پاموک | ترکیه | رماننویس | کسی که در جستجوی روح ملانکولیک شهر زادگاه خود، نمادهای جدیدی برای برخورد و درهمآمیختگی فرهنگها کشف کرده است. |
2007 | دوریس لسینگ | بریتانیا | رماننویس | حماسهنویس تجربه زنانه که با شکاکیت، آتش و قدرت آیندهنگری، تمدن تقسیمشده را مورد بررسی قرار داده است. |
2008 | ژان-ماری گوستاو لو کلوژو | فرانسه | رماننویس، نویسنده مقاله | نویسنده راههای نو، ماجراجویی شاعرانه و لذت حسی، کاشف بشریتی فراتر از تمدن حاکم. |
2009 | هرتا مولر | آلمان | رماننویس | کسی که با تمرکز شعر و صداقت نثر، منظره بیخانمانها را ترسیم کرده است. |
2010 | ماریو وارگاس یوسا | پرو | رماننویس، نمایشنامهنویس | برای نقشهبرداری از ساختارهای قدرت و تصاویری تیز از مقاومت، شورش و شکست فردی. |
2011 | توماس ترانسترومر | سوئد | شاعر | زیرا با تصاویری فشرده و شفاف، دسترسی تازهای به واقعیت به ما میدهد. |
2012 | مو یان | چین | رماننویس، نویسنده داستان کوتاه | کسی که با رئالیسم هالوسیناتیو، افسانههای فولکلور، تاریخ و معاصر را در هم میآمیزد. |
2013 | آلیس مانرو | کانادا | نویسنده داستان کوتاه | استاد داستان کوتاه معاصر. |
2014 | پاتریک مدیانو | فرانسه | رماننویس | برای هنر یادآوری که با آن دستاوردهای بشری غیرقابل درک را برانگیخته و دنیای زندگی اشغال را کشف کرده است. |
2015 | سوِتلانا الکسیویچ | بلاروس | روزنامهنگار، نویسنده نثر | برای نوشتههای چندصداییاش که به یادبود رنج و شجاعت در زمان ما تبدیل شده است. |
2016 | باب دیلن | آمریکا | خواننده، ترانهسرا | برای خلق بیانیههای شاعری جدید در درون سنت بزرگ آهنگهای آمریکایی. |
2017 | کازوئو ایشیگورو | بریتانیا | رماننویس | کسی که در رمانهایی با نیروی احساسی زیاد، شکاف زیر درک توهمی ما از ارتباط با جهان را آشکار کرده است. |
2018 | اولگا توکارچوک | لهستان | رماننویس، شاعر، نویسنده مقاله | برای تخیل روایی که با شور دایرهالمعارفی، عبور از مرزها را به عنوان شکلی از زندگی نمایان میکند. |
2019 | پیتر هندکه | اتریش | رماننویس، شاعر، نویسنده مقاله، نمایشنامهنویس | برای اثر تاثیرگذار خود که با ابتکار زبانی، حاشیه و ویژگیهای تجربه انسانی را کاوش کرده است. |
2020 | لوئیس گلیک | آمریکا | شاعر | برای صدای بیمانند شاعری که با زیبایی سخت، وجود فردی را به جهانی تبدیل میکند. |
2021 | عبدالرازاق گورنها | تانزانیا | رماننویس | برای نفوذ بیامان و همدلی در کاوش آثار استعمار و سرنوشت پناهندگان در دنیای میان فرهنگها و قارهها. |
2022 | آنی ارنو | فرانسه | رماننویس، خاطرهنویس | برای شجاعت و دقت بالینی که با آن ریشهها، بیگانگیها و محدودیتهای جمعی را آشکار کرده است. |
2023 | جان فوسه | نروژ | رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر | برای نمایشنامهها و نثرهای نوآورانهاش که به ناگفتهها صدا میدهد. |
2024 | هان کانگ | کره جنوبی | رماننویس | برای نثر شاعرانه که با آن به مواجهه با تروماهای تاریخی میپردازد و شکنندگی زندگی انسانی را آشکار میکند. |
فرانسه با 16 برنده از مجموع 262 نفر، پیشتاز فهرست برندگان جایزه نوبل ادبیات است. پس از آن ایالات متحده آمریکا با 13 برنده و بریتانیا با 11 برنده قرار دارند. آلمان و سوئد نیز با 10 و 8 برنده به ترتیب در جایگاههای چهارم و پنجم قرار دارند. در مجموع، شهروندان 45 کشور جایزه نوبل ادبیات را دریافت کردهاند، در حالی که تنها جایزه نوبل صلح به کشورهای بیشتری اهدا شده است.